زنان :

 

... از یاد می بریم با این حقیقت که زنان ، واقعا که هستند ، همنشینی کنیم . فراموش می کنیم که با قدرت و خرد آنان همنشین شویم . به تو اطمینان می دهم که اگر این گونه زندگی کنی ، یعنی همنشین عشق ، قدرت و خرد زنان شوی ، با حقیقت همنشین شده ای .... 

 

امروز قصد دارم مقایسه ای در مورد تفکراتی که حول یک زن و کار هایی که این موجود انجام میده (در نقاط مخالف دنیا) داشته باشم .امیدوارم از مطلب امروز استفاده لازم رو ببرید.

 

1- اگر یک زن برای برابری حقوق زن و  مرد تلاش کند:

در امریکا به او می گویند : فمنیست

در ایران به او می گویند :تهمینه میلانی

و در عربستان او را سنگسار می کنند!

 

ادامه مطلب ...

نقش زنان در جنبش مشروطیت :

 

نقش زنان در جنبش مشروطیت :

 

 

زنان از این مرحله در جنبش مشروطیت نقش دارند .  زنان در لحظه لحظه ی این حرکت مهم سیاسی اجتماعی حضوری چشمگیری داشتند.هنگامی که مخالفت با دولت آغاز شد و مردم در مسجد شاه طهران بارها و بارها بست نشستند ، زنان نیز عهده دار مسئولیتهای مهمی بودند.آنان ضمن همراهی با مردان در آوردند علما به مسجد برای سخنرانی، مسئولیت حفظ جان علما را هم بر عهده داشتند.  ۱

ادامه مطلب ...

مادر :

 

 

زن . حضور غبارگرفته ی هزاره های خاموش ...

رختشوی سی ساله از خواب و گریه ی اندوه نان و تیمار ...

زن ...

 

 

 سلام خدمت دوستان عزیزم ، امیدوارم روزهای گرم تابستان به بهترین نحوه گذشته باشد . در این پست هم به مطلبی که دوست عزیزی ارسال کردند ، می پردازم .

 

       مادر ...

     

 

      زن عشق می کارد و کینه درو می کند .....

 

     دیه اش نصف دیه توست و مجازات زنایش با تو برابر ....

  

    می تواند تنها یک همسر داشته باشد و تو مختار به داشتن چهار همسرهستی...

 

     برای ازدواجش ــ در هر سنی  ـ اجازه لازم است ولی تو هر زمانی بخواهی ....

       

 

 

 

        

ادامه مطلب ...

زنان در دوره ی قاجار :

       مقدمه :

بی شک زن در تمام عرصه های تاریخی چه در زمانی که حکام فریاد دموکراسی را در جامعه سر می دادند و چه در زمانی که استبداد ریشه های حکومت حکام را پوسانده بود. موجودی ضعیف , بی اراده و بدون حقوق اجتماعی بوده است . زن مظلوم همیشه ی تاریخ همیشه محکوم به ماندن در پستوهای خانه بوده است . جامعه ی ایران مرد سالار بوده که اندیشه ی هر مانوری را از زن ایرانی سلب و او را به موجودی خانه نشین و منزوی تبدیل نموده است . زن هایی که فقط شعار ( سوختن  ساختن ) در سراچه ی ذهنشان شکل گرفته و نه تنها به دنبال حقوق وشخصیت از دست رفته ی اجتماعی خویش نیستند بلکه وظیفه ی خود را همه در مطیع بودن و فرمانبردار بودن محض از همسر خود می دانند . از همه مهم تر ما در ایران مردان فرهیخته ای داریم !!! مردانی که حتی با داشتن تحصیلات دانشگاهی گاهی اوقات معتقدند که همسرشان از بس با صنعت دیگ ودیگچه سروکار داشته دیگر جذابیتی برای آن ها ندارد !!! مردانی که باز هم معتقدند که باید جلوی سیل 65 درصدی دختران دانش آموخته ی دانشگاهی گرفته شود ! مردانی که ظرفیت بسیاری از رشته های دانشگاهی را فقط برای آقایان در نظر گرفته اند و... این مردان فرهیختهی ایرانی در طول قرون و اعصار به اشکال مختلف در ایران ابراز وجود کرده اند و زن ایرانی را محکوم به بودن , ساختن و دم برنیاوردن کرده اند . امروز اما وضعیت به گونه ای دیگر است .شخصیت از دست رفته ی زن ایرانی را باید خود زنان بازگردانند .زنان ایرانی باید بدانند که در چه جایگاه و موقعیتی قرار دارند تا بتوانند شخصیت اجتماعیشان را که سال های سال در زیر پای مردان مستبد لگدمال شده دوباره بیابند .

 

" حق گرفتنی است نه دادنی "

  

  

   نوشته شده : توسط خانم زهرا امامی .

 


 

نگاه کلی به زن :

 

تاریخ زن در ایران، تاریخی چندگانه است ، تا پیش از اسلام زنان ایرانی در انزوای کامل بودند و بعد از اسلام با توجه به ارزشی که اسلام برای زن قائل گردید حدودی زنان وارد اجتماع شدند اما از زمان "ولید دوم" خلیفه عباسی باز زنان به اندرونی‌ها بازگشتند. هدف این بررسی خارج ساختن ساختار زن ایرانی از گذر تاریخ و تبیین این مهم است که زن و شخصیت او بیشتر متاثر جریان تاریخ بوده و حتی آنجا که به نظر می‌رسد عنصری اثر گذرا است ، این خاصیت را جامعه و تاریخ به او داده است روش مطالعه از نوع کتابخانه‌ای و بررسی اسناد تاریخی است . بررسی نقش زنان در جامعه ساسانیان نشان می‌دهد که آنها در این دوره دارای شخصیت حقوقی نبوده و همچون شی محسوب می‌شدند که فقط جهت زایش از آنها اسفتاده می‌کردند. در اجتماع زمان قاجار زنان تا قبل از نهضت مشروطه جایگاهی مبهم داشته‌اند و تنها انتظار از آنها بقای خانواده و خانه‌داری بوده است . بعد از نهضت مشروطه زنان به اجتماع وارد شدند. در مقایسه میان این دو دوره تاریخی در می‌یابیم که در زمان قاجاریه و ساسانیان خانواده از نوع گسترده بود، پدرسالاری حاکم بوده و نقش زن اطاعت محض بوده است . خانه داری و تربیت فرزندان و بقای خانواده اهم وظایف زنان به شمار می‌آمده. حضور زنان در طبقات پایین اجتماع و آن هم برای امور معیشتی اما در دوران قارجاریه با توجه به اعتقادات مذهبی و برقراری ارتباط با دیگر کشورها دگرگونیهایی پدید می‌آید و زنان بیشتر در امور اجتماعی شرکت می‌کنند.1

 


 

عکسهای زنان قاجار :

 

 

                                

 

     

  

                                        


                           

مهد علیا :   

 جهان خانم، ملکه جهان (مهد علیا) والامقام دختر بزرگ فتح علیشاه همسر محمد شاه مادر ناصرالدین شاه , او یکی از مقتدرترین زنان سلسله قاجار بود.زمانی که پسرش به تخت سلطنتی ایران جلوس کرد اقتدار خویش را از اندرونی (حرم)شروع کرد.او با درک قوی که یک شاهدخت قاجار است به تنهای از اصالت خانوادگی قجر و در مقابل اشخاص عادی که در اثر سیاستهای شاهان متوالی قاجار به موقعیتهای برجستهای رسیده بودند. وبه هم چشمی و رقابت میپرادختند رهانید و موجب تحکیم آن گردید.او زنی  فاضل ,زیرک با داشتن کمی استعداد ذاتی سیاستی ,شخصیتی قوی وغرور خانوادگی با این توصیفها او از زیرکترین نمونه مادر سالاری در میان نخبگان قاجار است.مهد علیا برای نفوذی که بر پسرش ناصرالدین شاه داشت و او را اداره میکرد بخوبی شناخته شده بود.در عکس که در آرشیو بایگانی سفیر فرهاد سپهبدی پیدا شده بود بر وسعت این نفوذ تاکید دارد. این مضمون مربوط به سایت سفیر سپهبدی میباشد. این سایت به سفیر سپهبدی و سفیر هویدا که خویشاوند هستندبه هر دو اختصاص دارد. مهد علیا جد مادری سفیر سپهبدی است . او همچنین جد مادری خانواده هویدا (نخست وزیرپیشین هویدا . سفیر فریدون هویدا )است.کاخ سلطنتی ایرانی قجر بدون تجملات وساده بود آنها تقریبا غیر رسمی وبدون  تشریفات بودند.

1.منبع:  از مجله Washington  D.C.  1997.     


            ازدواج در دوره ی قاجار:

   در جامعه ی عهد قاجار فاصله ی چندانی بین کودکی و ازدواج دختران وجود نداشت . دختران اغلب از 7 تا 13 سالگی ازدواج می کردند و عملا به عنوان رکن مستقلی وارد معرکه ی زندگی خانوادگی می شدند .در واقع عواملی چون دست یابی به استقلال اقتصادی,  رشد نسبتا سریع دختران آن روزگار وپایین بودن میانگین عمر به دلیل شیوع بیماریهای گوناگون و عدم رعایت اصول بهداشتی در افزایش این ازدواج های زود رس بی تاثیر نبود . بر این اساس سعاتمندترین  دختران آنهایی بودند که در خانه ی شوهر به بلوغ  می رسیدند زیرا تصور می شود که به این گونه از وسوسه های  نفسانی بیشتر در امان خواهند ماند . اکثر ازدواج ها به خصوص در خاندان های اشرافی به دلیل قابل اعتماد بودن اشخاص و به منظور استحکام بخشیدن به علایق فامیلی و حفظ اصالت خانوادگی در محدوده ی خویشاوندان صورت می گرفت . و دختران و پسران تقریبا هیچ گونه اختیاری در برگزیدن همسر آینده ی خود نداشتند .1

رایج ترین شکل ازدواج عقد دائم بوده است.متاسفانه مرد می توانست مطابق شرع چهار زن عقدی داشته باشدودر صورت مرگ یا طلاق یکی از آنها باز قادر بود زن دیگری را جایگزین کند. ۲ عدم تناسب جمعیتی کثرت زنان بر مردان بیماری و یا پیر شدن سریع زنان به خاطر زایمانهای مکرر وفقدان بهداشت مصالح سیاسی وقومی میل مردان ثروتمند ومتمول به کامجویی با این دیدگاه که زن جوان مرد پیر را جوان می کند۳  وداشتن حرمسرا وزنان متعدد نشانهی شوکت وثروت مرد است خود به خود نظام چند زنی را توجیه میکرد.۴ از دیگر شیوه های رایج ازدواج  ازدواج موقت یا صیغه کردندختران وزنان براساس قرار داد یا توافق بود.بدین طریق  زن ومرد به مدت معینی که از یک ساعت تا نود ونه سال را شامل میشد باهم سپری میکردند.صیقه ی  نود ونه ساله نوعی ترفند بودوهنگامی صورت می گرفت که مرد چهار زن غقد دائمی داشت واز لحاظ شرعی مجاز به عقد زن دیگری نبود.۵ دراین گونه ازدواج مرد ملزم نبود که حتمآ مدت قرارداد را به اتمام برساند.بلکه هر وقت مایل بود می توانست پیش از انقضای مدت قانونی اززن صیغه ای خود جدا شودوبا پرداخت مبلغی به عنوان مهریه خود را از قید وبند آزاد سازد.۶

هرچند نظام چند زنی در شهرها مختص به اشراف بود ولی در ایلات دارای رواج عام بود.د ربین ایلات بلوچ حتی مردان کم بضاعت نیز گاه هفت تا هشت زن می گرفتند.۷ تعداد زوجات در بین بختیاریها نیز عمومیت داشت وحتی افراد بی چیز بیش از یک زن می گرفتند.نظام چند زنی ،رقابت ،حسادت ومتوسل شدن به جادووجنبل و خرافات را به همراه داشت.۸


منابع :

۱. یاکوب ادوارد پولاک : سفرنامی پولاک , ترجمه کیکاووس جهانگیری , تهران , خوارزمی , چاپ اول 1361,ص 142.

2.بشری دلریش،زن در دوره ی قاجار،تهران،سوره،چاپ اول1375،ص23.

3. یاکوب ادواردپولاک،سفرنامه ی پولاک،ترجمه ی کیکاووس جهانگیری،تهران،خوارزمی،چاپ اول،ص142.

4.دلریش،همان کتاب،ص23.

5.پولاک،همان کتاب،ص147.

6."کارلا سرنا"،سفرنامه،ترجمه:علی اصغر سیدی،تهران،زوار،چاپ اول1362،ص182.

7.هنری پاتینجر،سفرنامه ی پاتینجر،ترجمه ی: شاهپور  گودرزی"،تهران،دهخدا،1348،ص65و66.

8.والمونت،ماه شب چهاردهم،توسط"اوستاس دولوری"دوگلاسسلادن"،ترجمه ی:علی اصغرامیرمعزی،بی جا ،بی نا،بی تا،ص130.